پيام

اقاشير حفاظ
90/10/30

+ گزيده اي از اشعار کودکانه :)

تپلويم تپلو/ صورتم مثل هلو/ قدو بالام کوتاهه / چشم و ابروم سياهه / مامان خوبي دارم/ خيلي دوستش ميدارم/ ميشينه توي خونه/ ميدوزه دونه دونه/ ميپوشم خوشگل ميشم / مثل يه دسته گل ميشم

سلام ..خانم هاله عجله نفرماييد .صبر داشته باشيد...:)))))))

جناب حفاظ؟:دي

سايت خدا!!!!!!!!!!!

با صورتي مهربون/ نشسته روي ايوون/ از گل ياس و پونه/ پدر بزرگ ميخونه / مي گه براي زري/ قصه ديو و پري/ قصه سنجاب و ماه / قورباغه توي چاه / حرفاش هميشه حرفه/ موهاش برنگ برفه/ دوستش دارم فراوون/ با اون لباي خندون

توپ سفيدم / قشنگي و نازي/ حالا من مي خوام / برم به بازي/ بازي چه خوبه / با بچه هاي خوب/ بازي ميکنيم / با يه دونه توپ/ چون پرت مي کنم / توپ سفيدم را/ از جا مي پره / مي ره به هوا/ قل قل مي خوره / توزمين ورزش/ يک و دو و سه و /چهاروپنج وشش

:دي :))

پاشو پاشوکوچولو / ازپنجره نگاه کن/ باچشمان قشنگت / به منظره نگاه کن/ آن بالا بالاخورشيد / تابيده بر آسمان/ يک رشته کوه پايين تر / پايين ترش درختان/ نگاه کن آن دورها / کبوتري مي پرد/ شايد براي بلبل / از گل خبر مي برد

=))

عروسک قشنگ من / قرمز پوشيده/ رو رختخواب مخمل / آبيش خوابيده/ بابا يه روز رفته بازار / اونو خريده/ قشنگتر از عروسکم / هيچکس نديده/ عروسک من / چشماتو وا کن/ وقتي که شب شد / اونوقت لالا کن ( يادمه آخر هر بيتش يه " هي " هم داشت ولي اينجا نذاشتن ) اينجا هم تحريف؟

پاييزه پاييزه / برگ از درخت مي ريزه/ هوا شده كمي سرد / روي زمين پر از برگ / ابر سياه و سفيد / رو آسمان را پوشيد / دسته دسته كلاغها / مي روند به سوي باغها / همه مي گن به يك بار / غار و غار و غار و غار

خداي خوب و مهربان / داده به ما گوش و زبان / بخشيده ما را دل و جان / چشم و سر و دست و دهان / او داده ما را عقل و هوش / او داده ما را آب و نان / از لطف و نعمتهاي او / ما زنده ايم و پرتوان

دريايم و دريايم / قدرتي از خدايم / از عمق و از ته دل / موج مي زنم به ساحل / قدرت و زوري دارم / آبهاي شوري دارم / امواج من قشنگه / با كشتي ها مي جنگه / خداي من مهربان / قدرت او بي كران

فك كنم ايشون هنگ كردن هاله اي جون!!!!!!!!:دي

وا چ عيب داره:)) خب مگه جناب آقاشير دل نداره؟:دي

سپيده زد، سپيده / وقت سحر رسيده / خاموش شده ستاره / صبح اومده دوباره / خروس پر طلايي / با پاهاي حنايي / قوقولي قوقو ميخونه / تو کوچه و تو خونه / اذان ميگن دوبار ه / از مسجد و مناره / بابام پاميشه از خواب / ميره لب حوض اب / مي شويد او دست و رو / با اب ميگيره وضو / تميز و پاکيزه باز / مياد سر جا نماز / من هم کنار بابا / نماز مي خوانم حالا

يعني ايشون با اين شعرها شاد ميشن مثلا؟؟؟؟اگه اينطوره باشه..شادي ايشون آرزوي ماست...بخون اقا بخون...

دييييييييييييييييييي

من كودكي هوشيارم / آماده و بيدارم / از روي عشق و ايمان / از سرزمين ايران / مي كنم پاسداري / با جان و جان نثاري / با قلم و تفنگم / با دشمنان مي جنگم

بچه ها زود قضاوت نكنيد احتمالا آخرش قراره ي چيزي بگن :)

يك و دو و سه/ زنگ مدرسه/ زود باش كه دير شد/ هنگام درسه./ دو و سه و چهار/ همه خبردار/ بايد كه باشيم/ دانا و هشيار./ سه و چار و پنج/ دانش بود گنج/ در راه دانش/ بايد كه برد رنج./ چار و پنج و شش/ شد فصل كوشش/ بايد بكوشيم/ در راه دانش./ پنج و شش و هفت/ فصل تفريح رفت/ شد فصل تحصيل/ هنگام كار است./

شش و هفت و هشت/ تابستان گذشت/ دبستان شد باز/ آموزش برگشت./ هفت و هشت و نه/ دير شده بدو/ كتاب را باز كن/ حرفش را بشنو./ هشت و نه و ده/ مي رويم همره/ چه روز خوبي/ مدرسه به به!

اي يار با شهامت/ من گويم از امامت/ امامت خوش صفا/ دوازده پيشوا/ اول امام علي/ دوم امام حسن/ سوم امام حسين/ چهارم علي ابن الحسين/ اي يار خوش گفتگو/ امام پنجم بگو/ از طاهران طاهر است/ محمد باقر است/ ششم جعفر صادق/ هفتم موسي کاظم/ هشتم امام رضا/ رضاست به حکم قضا/ نهم محمد علي/ دهم علي النقي/ يازدهم عسکري/ دوازدهم غايب است/ مهدي (ع ) صاحب زمان/ اوست خداي را نشان

آفرين .صد افرين.هزار و سيصد آفرين.بچه ي خوب و نازنين.فرشته ي روي زمين.يواش برو نخوري زمين.....اينم جهت همراهي جناب حفاظ....:دييييييييي

باز تلفن زنگ ميزنه / تو گوشم آهنگ ميزنه / من گوشي رو برميدارم/ ميگم الو سلام دارم/ مامان جونم صداش مياد/ صداي خنده هاش مياد/ از پشت سيم بهم ميگه/ بزرگ شدي حالا ديگه/ صدآفرين بر دخترم ، برات يه هديه مي خرم

شب که ميشه وقت خواب / دندون و مسواک بکن با حوله تميزت / دست و روت پاک بکن صبح که مي شه با شادي / بلند شو از رختخواب يک کمي لي لي بکن / برو سر شير آب دست و رويت را بشوي / دوباره مسواک بزن دندونا را سفيد کن / مانند دندون من من هميشه صبح و شب / دندونامو مي شويم هميشه پاک و زيباست / دندون و دست و رويم

:)) ممنون.خيلي خاطره هاي خوبيرو زنده كردين

صبح كه از خواب پا ميشم/ اول آفتاب پا ميشم / يه كمي ورزش ميكنم/ تو باغچه نرمش ميكنم/ صدا ميزنم مامان جون/ / چايي رو بريز تو فنجون/ وقتي چايي رو نوشيدم/ / مامانو بابارو بوسيدم/ خوشحال و شاد وخندان/ ميرم به کودکستان

شد ابر پاره پاره / چشمک بزن ستاره/ کردي دل مرا شاد / تابان شدي دوباره/ ديدي که دارمت دوست / کردي به من اشاره / در روز ناپديدي / شب مايه اميدي / در ابرهاي تيره / چون نقطه سپيدي/ ديدي که دارمت دوست / کردي به من اشاره/ چشمک بزن ستاره / از من مکن کناره

از پشت کوه دوباره/ خورشيد خانوم در اومد/ با کفشاي طلا و/ پيرهني از زر اومد/ آهسته تو آسمون/ چرخي زد و هي خنديد/ ستاره ها رو آروم/ از توي آسمون چيد/ با دستاي قشنگش/ ابرا رو جابه جا کرد/ از اون بالا با شادي/ به آدما نيگا کرد/ دامنشو تکون داد/ رو خونه ها نور پاشيد/ آدمها خوشحال شدن/ خورشيد بااونها خنديد...

از اينا ميخوندين بچه گياتون؟:)

از تو کتاب فصلها پاييز خانوم بيدار شد/ چارقدشو سرش کرد مشغول کار و بار شد/ / دويد ميون باغو گرما رو جابه جا کرد/ باد سرد شيطونو راهي کوچه ها کرد/ با دستاي جادوييش درختارو جادو کرد/ همه برگهاي باغو با حوصله جارو کرد/ کلاغارو خبرکرد قارو قار و قار بخونن/ اومدن سرمارو همه ديگه بدونن/ ابرا رو زود فرستاد تا که بباره بارون/ اونوقت صداي پاييز پيچيد تو گوش ناودون

آي گربه ي نا قلا/ بيا پاور چين بيا/ به اين سوراخ نگا كن/ بگرد يه موش پيدا كن/ اون موشه را تو بردار/ سربه سر موش بذار/ ببين موشه چه نازه!/ دمش چقد درازه!/ چه دندونايي داره!/ عجب چشايي داره!/ اما چرا ترسيده؟

يکي هم بود:قورباغه در ميزنه...در رو محکم ميزنه...بردنش کلانتري...نشوندنش رو صندلي...گفتنت چند سالته؟!...گفت که من سال ندارم...حال و احوال ندارم...1 و 2 و 3...زنگ مدرسه

معلومه، گربه ديده/ يه گربه ي چاقالو/ با بدن پشمالو/ با اون چشاي ريزش/ با دندوناي تيزش/ موشه را گير آورده/ انگار اسير آورده/ موش اسير بيداره/ فقط فكر فراره/ گربه هه خسته ميشه/ چشاش كه بسته ميشه/ موش كوچولو باترس و لرز/ يواشكي جيم ميشه

اون منن بالا هم خوب شد حالا كه تعويضش كرديد

مرغ قشنگم قدقدقدقدا مي کنه/ شايد داره منو صدا مي کنه / دونه مي خواد تا بخوره/ براي من تخم بذاره/ يه مشت دونه بر مي دارم/ براي مرغم مي پاشم/ يه کاسه ي آب ميارم/ جلوي مرغم ميذارم/ اون مي خوره آب و دونه/ بعدش ميره توي لونه/ مي خوابه قدقد مي کنه/ براي من تخم مي کنه

و اين داستان همچنان ادامه دارد...!

تپلويم تپلو رو هميشه واسه من ميخوندن...يادش بخير..پير شديم رفت!!!!اي روزگار

کنار گل تو باغچه/ نشستن دو تا زنبور/ يه مهموني گرفتن/ با يه دونه ي انگور/ خانوم و آقا مورچه/ رد ميشدن از اونجا/ زنبوراي مهربون/ صدا زدن بفرما!/ شاپرک و کفشدوزک/ مي پريدن رو گلها/ زنبورا ي مهربون/ صدازدن بفرما!/ کنار باغچه حالا/ زياد شدن مهمونا/ مورچه ها و کفشدوزک/ شاپرک و زنبورا/ يه مهموني گنده/ دادن اون دو تا زنبور/ منم بردم براشون/ دو تا خوشه ي انگور

ديروز با مامان جوون/ رفته بوديم خيابون/ / ماشينهاي جورواجور/ اونجا ديدم فراوون/ يك ماشين كوچولو/ شبيه يك قورباغه/ / توي خيابون ديدم/ گفتم چقدر اين ماهه!/ اسمش چيه مامان جان/ اين وانته يا پيكان؟/ گفت : هيچكدوم عزيزم/ نه وانت و نه پيكان/ يك ماشين قديمي/ اين كوچولو فولكسه/ شنيده ام گفته اند/ يه ماشين دو لوكسه.

من يه درخت هستم/ بلند و سبز هستم/ تو خاك ريشه دارم/ رو شاخه ميوه دارم/ پاك مي كنم هوا را/ شاد مي كنم شما را/ اگر تو ماه اسفند/ تو يك نهال بكاري/ سال ديگه مي بيني/ كه يك درخت داري

خرگوش ناز كجايي ؟/ آي گوش دراز كجايي؟/ قايم نشو زير زمين/ بيا بيرون منو ببين/ من موش دم درازم/ به اين دمم مي نازم/ تو هم كه گوش درازي/ به اون گوشات مي نازي/ حالا بيا ناز نكن/ اون چشاتو باز بكن/ اينقد نباش گيج و ويج/ برات آوردم هويج/ بخور و با من بازي كن/ دل كوچيكمو راضي كن

خورشيد خانم سكه طلاي آسمونه/ براي زمين مادري خوب و مهربونه/ زمين ما با نور اون گرم ميشه/ دل زمين با نور اون نرم ميشه/ خداي پاك خالق آسمانها/ خالق هم زمين و هم زمانها/ خورشيد خانم چشمه ي نور را آفريد/ با نور او از دل خاك ، گياه و گل آمد پديد/ شكر مي كنيم خدا ي مهربون را/ داده به ما زمين و آسمون را

آقاي آقاشير کودکي کنارتون داره اينا رو ميخونه شما تايپ ميکنين؟!:دي...ولي براي روحيه خوبه...آدمو با نشاط ميکنه:)

شب که مي شه/ ماه توي آسمونه/ يه عالمه/ شعر قشنگ مي خونه/ شعراي ماه/ چيه؟چيه؟/ ستاره!/ دس مي زنم/ شعر مي خونه دوباره.

صدا مياد تو خونه/ خروسه داره مي خونه/ قوقولي قوقول خبردار/ گربه نشست رو ديوار/ همه بريد تو لونه/ هيچکي بيرون نمونه

وقتي که باران مي ياد/ باران نم نم مي ياد/ چترم و باز مي شوم/ يک سرپناه مي شوم/ تا که يک وقت خيس نشي/ اسير باران بشي/ اگه يک وقت خيس بشي/ مريض مي شي،/ تو خونه موندگار مي شي/ پس وقتي باران مي ياد/ باران نم نم مي ياد/ هيچ وقت فراموش نشه/ من را بردار هميشه

پدرم گفت به من/سخني جانانه/ از همان چيزي که/اسمش هست رايانه/ صورتي دارد او /کوچک و رنگين است/اسم او مانيتور/وزن او سنگين است/صورتش چون تي وي/جعبه اي از شيشه/از دو دوست ديگر/او جدا نميشه/اولين دوست او/صفحه کي برد است/صفحه اي پر دکمه/يک کمي هم ترد است/دوست بعدي او/جعبه اي پر شور است/با دو تا دوست خود/آشنا و جور است/دست در دست هم/چقدر خوشحالند/جنب و جوشي دارند /همگي پر کارند

بهارم و بهارم/ شادي با خود ميارم / شكوفه هاي سفيد / گل هاي تازه دارم/ سه ماه دارم هميشه/ فروردين اوليشه/ ارديبهشت و خرداد/ ماههاي آخريشه

از سايت مامان بابا به اين ادرس : http://www.mamanbaba.com

:))

با تشکر از شما...کلي روحيم نشاط يافت:))

در روحيه همايوني خودمان هم تغييراتي ايجاد گشت

يه روز آقا خرگوشه .. رسيد به بچه موشه .. موشه پريد تو سوراخ خرگوشه گفت آخ ... از اين شعر تا اينجاش خيلي خوشم مياد :)

منيره :))

جوجوي ناز و كوچك لپات بشه بادكنك...تولدت مبارك...چندتا بهارو ديدي؟؟ :)

آهويي دارم خوشگله .. فرار کرده ز دستم .. دوريش برايم مشکله کاشکي اونو مي بستم .. اي خدا چيکار کنم آهوم رو پيدا کنم .. واي چه کنم آخ چه کنم تا آهومو پيدا کنم :)

كلا از شعرايي كه توش «آخ» داره خوشت مياد نه؟ :دي

آخ آره ديييي

آهويي دارم خوشگله .. فرار کرده ز دستم .. دوريش برايم مشکله کاشکي اونو مي بستم .. اي خدا چيکار کنم آهوم رو پيدا کنم .. واي چه کنم آخ چه کنم تا آهومو پيدا کنم :) - پروانگي (حذف) ( اين به صورت صوتي بود و خواستم بذارم ديدم خيلي آهنگش زيادي شاده نذاشتم :)

با ريتم غمگين بخونيد آهوم گم شده غم داره دييي

شبا که ما مي خوابيم اقا پليسه بيداره .. ما خواب خوش مي بينيم .. اون دنبال شکاره .. اقا پليسه زرنگه با دزدا خوب مي جنگه .. ما پليس رو دوست داريم بهش احترام مي ذاريم :)

به به :)

خوشحال و شاد و خندانم .. قدر دنيا را مي دانم .. دست مي زنم من .. پا مي کوبم من .. شادانم :)

اصل كاري رو نذاشتيد: يه توپ دارم قل قليه...سرخ و سفيد و آبيه... ميزنم زمين هوا ميره...نميدوني تا كجا ميره...من اين توپو نداشتم...مشخامو خوب نوشتم...بابام بهم عيدي داد...يه توپ قلقلي داد

در قندون - لب خندون -در قندون - لب خندون -در قندون - لب خندون -در قندون - لب خندون

تميزه دره قندون..قشنگه لب خندون..

اگه نخندي امروز ...ميشي فردا پشيمون...

:) . . .

1گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا./ گندمو چي ميخوره؟ گندمو موش ميخوره./گندم و موشه/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/ موش رو چي ميخوره؟ موش رو گربه ميخوره./ گندم و موشه و گربه/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/گربه رو چي ميخوره؟ گربه رو سگ ميخوره..گندم و موشه و گربه و سگه/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/ سگه رو چي ميخوره؟ سگه رو گرگ ميخوره / گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه/..

2گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/گرگه رو چي ميخوره؟ گرگه رو شير ميخوره / گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه و شيره /گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/شيره رو چي ميخوره؟ شير رو شمشير ميخوره/ گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه و شير و گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا شمشير/ شمشير رو چي ميخوره؟ شمشير رو زنگ ميخوره/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا

3 زنگ رو چي ميخوره؟ زنگ رو رنگ ميخوره/گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه و شيره و شمشير و زنگه و رنگه/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/رنگه رو چي ميخوره؟ رنگه رو نفت ميخوره/ گندم و موشه و گربه و سگه و گرگ و شيره و شمشير و زنگه و رنگه و نفته/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/نفته رو چي ميخوره؟ نفت رو آتيش ميخوره/گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه و شيره و شمشير و زنگه و رنگه و نفته و آتيش/

:) به به :) سپاس

4 گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/ آتيش رو چي ميخوره؟ آتيشو آب ميخوره/ گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه و شيره و شمشيرو زنگه و رنگه و نفته و آتيشه و آبه/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا/ آبه رو چي ميخوره ؟ آبه رو خاک ميخوره/ گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه و شيره و شمشير و زنگه و رنگه و نفته و آتيش و آبه و خاک/گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا

5 خاکه رو چي ميخوره؟ خاکه رو گندم ميخوره/ گندم و موشه و گربه و سگه و گرگه و شيره و شمشير و زنگه و رنگه و نفته و آتيشه و آبه و خاکه و گندم/ گل گندم اي خدا دختر مال مردم اي خدا// آخي خسته شدم..ممنون که ما رو ياد بچه گيامون انداختيد./ خانم هاله نگفتم صبر کنيد؟ ..دي

سلامت باشيد..اين شعر رو بچه گيامون برامون ميخوندن .البته ما دختر نبوديم ها..ديييييييييييي

عجب بچه هاي مستعدي...اگر اسلام دست وپاي ما را نبسته بود...

عجب بچه هاي مستعدي...اگر اسلام دست وپاي ما را نبسته بود... - حقوقدان منتظر ( چه ربطي به اسلام داره ؟ اينطور که پيداست با اين حرفتون شما دست و پاي اسلام رو بستيد :) نشنيديد ائمه چقدر با بچه ها خوب بودن و باهاشون بازي ميکردن ؟)

منم بچه مسلمان - که دارم دين و ايمان - کتابم هست قرآن - خدايم داده فرمان - به وقت صحبگاهي کنم شکر الهي ( اين يادگار کودکي هام هست :))

پيش دبستاني هر روز تو راه ميخوندم:ميرم مدرسه...ميرم مدرسه...جيبام پر از...کشمش و پسته...موش موشک من...ميخوره غصه....که نميتونه...بره مدرسه:)کلي باهاش خاطره دارم.مخصوصا يه تيکه از خيابون تو ذهنم مياد که هر روز از اونجا رد ميشديمبعد تا ظهر هم همش دلم واسه اين موش موشکه مي سوخت که نميتونه بره مدرسه بعد پيش خودم ميگفتم کاش اون بياد جاي من بره:دي از همون اول عاااشق مدرسه بودم چقد ماشالا:ديي