
بلند صلوات : اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مقدمه: ما گوشیها و تبلتهایمان را دوست داریم، گرچه بعضی از آنها به خصوص iOs دیوایسها در داخل ایران گرانند، اما بهای آنها برای کاربران بینالمللی از سوی اپل در حد متعادل و منصفانهای نگاه داشته میشود، در واقع یکی از علل شکست رقبای اپل در مقابل این شرکت این است، همین متعادل نگاه داشتن هزینهها و قیمت نهایی محصولات است.
عوامل متعددی در متعادل نگاه داشتن هزینههای اپل مؤثرند: سیستم سفارش و تأمین قطعات به صورت بهینه، راهبرد درست پژوهشی، متمرکز شدن روی نیازهای واقعی کاربران، توانایی فروش به میزان انبوه.
هر یک از سه عاملی که گفتم به طریقی قیمت نهایی محصولات اپل را پایین میآورد و امکان رقابت رقبای دیگر را از آنها سلب میکند. اما در این میان یکی از چیزهایی که به اپل کمک میکند، استفاده از نیروی کاری ارزان کشورهای خارجی به خصوص چین است.
Business Insider در مقاله جالبی روی این مسئله تمرکز کرده است و در آن دقیق شده است. شاید همان طور که در اول پست گفتم برای ما کاربران ایرانی به خاطر بهای بسیار بالایی که برای تهیه گجتها مجبوریم بپردازیم، تأثیرگذاری این مقاله کم باشد، اما به یاد داشته باشید که اگر همین نیروی کار ارزان نبود، به جای اینکه مثلا آیفون 4S بر حسب ظرفیت، قیمتی بین یک میلیون و 300 هزار تا یک میلیون و 750 هزار تومان داشته باشد، پانصد تومانی هم گرانتر از آب درمیآمد!
خب! مقدمه پست را تمام میکنم و به اصل مطلب میپردازدم:
شاید برایتان جالب باشد که بدانید که همه آن کارگرانی که در خطوط تولید آیفون و آیپد نشستهاند، نهتنها هرگز نمیتوانند یکی از این گجتها را از آن خود کنند، بلکه گاهی هیچ وقت محصول نهایی را هم نمیبینند و فقط مونتاژ میکنند و قطعه روی هم سوار میکنند.
شنژن Shenzhen، یکی از شهرهای چین است، شهری که بسیاری از گجتهایی که به دستمان میرسد، در این شهر تولید میشوند، شنژن، زمانی روستای کوچکی در نزدیک یه رودخانه بود، ولی حالا شهری 13 میلیون نفری است، یعنی بزرگتر از نیویورک! فاکسکان Foxconn یکی از شرکتهایی است که آیفون و آیپد و همچنین محصولات دیگری برای شرکتهای مشهور دیگر میسازد، کارخانه این شرکت 430 هزار کارگر دارد.

در شهری اینچنین بزرگ، فقط 20 کافهتریا وجود دارد، یعنی به هر 10 هزار نفر قثط یک کافه میرسد، از یک شهر کارگری چه انتظاری دارید؟
در کارخانهای که با نیروهای مسلح، محافظت میشود، دختربچه سیزده سالهای هر روز صفحه هزاران آیفون را برق میاندازد. این دختربچه در مصاحبهای گفته است که فاکسکان، به صورت واقعی سن کارگرها را چک نمیکند. البته بازرسانی برای کنترل سن کارگران وجود دارند، اما همیشه فاکسکان از زمان بازرسی آنها مطلع است. پیش از اینکه آنها سر برسند، کارگرانی که جوانترند با کارگران مسنتر جایگزین میشوند. تخمین زده میشود که 5 درصد کارگران فاکسکان، زیر سن قانونی برای کار باشند.
کارخانههای فاکسکان دارای محوطههای بزرگ کاری برای 20 تا 30 هزار کارگر هستند که در آنها خبری از ماشینهای پیشرفته تولید و سر هم کردن قطعات نیست، وقتی نیروی کار اینقدر ارزان باشد، خرید ماشینهای گرانقیمت و بر پا کردن سیستم خودکار تولید معنی ندارد. معنی یک ساعت کار در کارخانه فاکسکان، واقعا 60 دقیقه کار مفید است، این یک ساعت کار، با یک ساعت کار کارگران آمریکایی که در آن میتوانند دقایقی استراحت کنند، فیسبوکشان را چک کنند، به دستشویی بروند، گپ بزنند و تلفن بزنند، تفاوت زیادی دارد.

به صورت رسمی، اعلام میشود که ساعات کار روزانه 8 ساعت است، اما به صورت استاندارد این مقدار 12 ساعت است و معمولا میزان کار به 14 تا 16 ساعت هم رسانده میشود، مخصوصا زمانی که قرار است گجت جدیدی تولید شود. گفته میشود که یکی از کارگران فاکسکان بعد یک شیفت کاری 34 ساعته، مرده است.
از آنجا که در یک خط تولید، یک کارگر کند میتواند، سرعت کل خط تولید را پایین بیاورد، بر عملکرد کلیه کارگران با دوربین نظارت مستمر میشود.
در خوابگاههای کوچک، در هر اتاق 15 تختخواب گنجانده شده که از کف تا سقف را اشغال میکنند، تختخوابهای انقدر کوچکند که یک آمریکایی میانهاندام در آنها نمیتواند جا بگیرد.
تشکیل اتحادیههای کارگری در چین ممنوع است و اگر کسی در صدد چنین کاری باشد به زندان انداخته میشود.

برای تمیز کردن سطح آیفونها، معمول از مادهای به نام هگزان استفاده میشود، هگزان سریعتر از سایر تمیزکنندهها عمل میکند و سرعت کار را بالا میبرد، اما در عین حال سریع هم تبخیر میشود و به علت اینکه برای سمی برای سیستم عصبی به حساب میآید، کارگران را دچار مشکل و رعشه دستها میکند.
بعضی از کارگرها به خاطر کار طاقتفرسا دچار عارضهای به نام سندرم تونل کارپال میشوند که در آن اعصاب دست تحت فشار بافتهای مجاور قرار میگیرند، در نتیجه این عارضه، آنها از کارافتاده میشوند و اخراج میشوند.

زمانی که یک کارگر تقاضای دریافت اضافهکار کرد و به خاطر عدم پرداخت، به شورای کار شکایت برد، تنها نتیجه این بود که در لیست سیاه گذاشته شد، بودن در لیست سیاه به معنی مشکلساز بودن است و چنین فردی استخدام نمیشود. زمانی هم که کارگری، زیر دستگاه پرس دستش آسیب دید، هیچ حمایت پزشکی از او صورت نگرفت و مجبور شد کاری در یک کارخانه چوببری پیدا کند، جایی که به گفته این مرد، ساعات کاری خیلی بهتر است: فقط 70 ساعت در هفته!
هنگامی که به مردی که کارش تولید بدنه فلزی آیپد بود، یک دستگاه آیپد نشان داده شد، او بسیار شگفتزده شد. میدانید چرا؟ چون او تا پیش از آن زمان، هیچ وقت یک آیپد ندیده بود. او آیپد را در دست گرفت و با آن بازی کرد و گفت که وسیله جادوییای است.
آیا این کار اپل درست است؟ یا اینکه اصلا اپل در این میان هیچ تقصیری ندارد و کاری از دستش برنمیآید؟ فرض کنید اپل کاری به کارگران چینی نمیداد، آیا زندگی آنها بهتر میشد؟ آنها مجبور بودند که در مزارع برنج کار کنند و به جای ماهی 300 دلار درآمد با 50 دلار در ماه سر کنند! گرچه دستمزد هر ساعت کار، فقط یک دلار است، اما از هیچ بهتر است!
اگر اپل به جای چین، در اروپا و آمریکا قطعات گجتها را سر هم میکرد، از آنجا که در این مناطق تبعیت از حداقل استانداردهای کاری الزامی است، هم قیمت گجتها بالا میرفت و هم میزان سود اپل پایین میآمد و این چیزی نیست که مصرفکنندگان آمریکایی و سهامداران اپل تحمل کنند.

اما دستهای هم معتقدند سود اپل از فروش گجتها و تفاوت قیمت هزینه و فروش هر گجت آنقدر هست که اپل بتواند چینیها را مجاب به رعایت سیستم کاری منصفانهتری کند، در این صورت است که مصرفکنندگان، هنگام کار با گجتهایشان احساس لذت بیشتری خواهند کرد.
نه! اشتباه نکنید، اپل تنها شرکتی نیست که از نیروی ارزان کار استفاده میکند و در این روزها هر شرکتی که میخواهد به بقایش ادامه بدهد، مجبور است که هزینههایش را پایین بیاورد و متکی به نیروی کار کشورهای خارجی شود.
بعد از خواندن این مقاله آیفون و آیپدتان را بردارید، چه احساسی دارید؟
1پزشک