شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
****تو اين اتاق من داستان ها و مطالب واقعا تفکر بر انگيز رو ميذارم و سعي ميکنم مطالبي بذارم که واقعا ادم رو براي لحضاتي هم شده تو فکر ببره****

پيام‌هاي اتاق

ساعت دماسنج
+ روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي کوچيک تصميم گرفتند که با هم مسابقه ي دو بدند . هدف مسابقه رسيدن به نوک يک برج خيلي بلند بود . جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند .مسابقه شروع شد . راستش, کسي توي جمعيت باور نداشت که قورباغه هاي به اين کوچيکي بتوانند به نوک برج برسند .
شما مي تونستيد جمله هايي مثل اينها را بشنويد : ‘ اوه,عجب کار مشکلي !!’ ‘اونها هيچ وقت به نوک برج نمي رسند يا : ‘هيچ شانسي براي موفقيتشون نيست.برج خيلي بلند ه !’ قورباغه هاي کوچيک يکي يکي شروع به افتادن کردند … بجز بعضي که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر مي رفتند … جمعيت هنوز ادامه مي داد,’خيلي مشکله!!!هيچ کس موفق نمي شه !’ و تعداد بيشتري از قورباغه ها خسته مي شدند و از ادامه دادن منصرف ولي فقط
ولي فقط يکي به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر …. اين يکي نمي خواست منصرف بشه ! بالاخره بقيه ازادامه ي بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زياد تنها کسي بود که به نوک رسيد ! بقيه ي قورباغه ها مشتاقانه مي خواستند بدانند او چگونه اين کا ر رو انجام داده؟
اونا ازش پرسيدند که چطور قدرت رسيدن به نوک برج و موفق شدن رو پيدا کرده؟ و مشخص شد که … برنده ي مسابقه کر بوده !!!
نتيجه ي اخلا قي اين داستان اينه که :
هيچ وقت به جملات منفي و مأيوس کننده ي ديگران گوش نديد… چون اونا زيبا ترين رويا ها و آرزوهاي شما رو ازتون مي گيرند–چيز هايي که از ته دلتون آرزوشون رو داريد ! هميشه به قدرت کلمات فکر کنيد . چون هر چيزي که مي خونيد يا مي شنويد روي اعمال شما تأثير ميگذاره
نظر شما چيه ؟
پس : هميشه …
مثبت فکر کنيد ! و بالاتر از اون کر بشيد هر وقت کسي خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهيد رسيد ! و هيشه باور داشته باشيد : من همراه خداي خودم همه کار مي تونم بکنم
هر چي شما بگيد!
سنجش
سلام جناب آقاشير...جالب بود...آدم از تهديدها و مايوس كردنهاي ديگران بايد برا خودش فرصت بسازه.
سلام - بله حاج آقا حق با شماست - چشم سحر خانم - توضيح ميدم بعدا :)
ممنون از مطلب خوبتون...فقط به فرموده ي خودتون(كه هميشه پاي فيدهاي بنده مشاهده ميشه)لطف ميفرماييد منبع را ذكر بفرمايييد؟
حقيقتا دنبال اين نوع مطلب ميگردم.از دوستي كتابي گرفتم كه از جمله اين داستان هم در آن بود ولي متاسفانه نام كتاب و فراموش كردم.بفرماييد ممنون ميشم.در پناه حق
سلام - منم از يه سايت اين داستان رو گرفتم که هيچ منبعي نذاشته بود براش متاسفانه :(
متشكرم
سلام...قورباغه هم قورباغه هاي قديم:دي حتما تهراني بودن که برج داشتن...يکي نيس بگه اينقده حاشيه پردازي نکن...عمق مطلب رو برفهم/نتيجه اخلاقي:نکته سنج باشيد و عمق مطلب را دريابيد:))
سلام...واقعا عالي بود...
ساعت دماسنج
گروه اتاق تفکر
vertical_align_top