دلش سنگ بود..دستش سرد . . .

اما سر به شانه اش نهادم..

از غریبی

کوفه دیوار داشت . . .

 حسین  (ع)

کـــربلا . . .دیوار . . .ندارد . . .

من میشنوم....از همین دارالعماره..همین لحظه های آخر...

ادامه مطلب . . . 

نه لغوی . . نه اصطلاحی . . .

بعد از کربلا . . .

دیگر کسی "غریب " را معنا نکرد . . .

و "نا امیدی" را

و "اربا اربا" را

و "عطش"را و . . .

ســـــلام بر محـــــــــرم . . .

خــوش آمـــدی ســـقای چشم های من . . .خوش برگشتی همسفر 30 روزه ی داغ ...منتظرت نشسته بودم . . .

عطش گرفته بود این چشم ها . . . بس که شوری اشک به خوردش داده بودم . . .

اشک های بی اصل و نسب...اشک های بی هویت . .

خوش آمدی ساقی . . .

کمی زمزم محرمی به این چشم ها بنشان . . .

ادامه مطلب . . . 

خاله شادونه  و نرگس های رنگی رنگی . . .

عموپورنگ و مهربان و قناد های سرخوش و دلشاد   . . .

میشود کمی کمتر بخندید و بخندانید؟

حد اقل کمی آهسته تر . . .

ادامه مطلب . . . 

از مزیت های زندگی من + هیچ کس نفره چه میدانید؟

اگر شما هم مثل من زندگی من + هیچ کس نفره ای را تجربه کنید خیلی خوب خواهید فهمید که

این زندگی نه تنها خیلی لذت بخش است بلکه خیلی هم لذت بخش است . . .

و علاوه بر لذت بخش بودن کارهایی را میتوانید انجام دهید

که بسیار به انسان و زندگی انسان لذت میبخشد . .

مثلا میتوانید سر سفره دراز بکشید و . . . 

ادامه مطلب . . . 

آدم هایش  را ریخته ام دورم و وسط همه شان نشسته ام . . اتاقم شده پر از آدم . .  

دانه دانه میکشمشان جلوو  تند تند ورق میزنم برگه های خاک گرفته شان را . . .

کلی مطلب دارند . . .زبانشان ساده است و پر از ابهام  . . اصلا قلمبه سلمبه بلد نیستند حرف بزنند . .

وقتی نگاه میکنند آدم سنگینی حس نمیکند . . . تازه اگر شما باشید لابد کلی هم میخندید . .

اما خب من از وقتی آمده ام اینجا اصلا به هیچ کس نمیخندم . ..هیچ کس هم به من نمیخندد. . .

دیروز یکیشان با یک ماژیک کلفت قرمز سمت چپ پیراهن آبی اش  نوشته بود:  . . . 

ادامه مطلب . . .